گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!
گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!

صبر

تقصیر آن برگ بود که افتاد...

که "با اولین ها" بودن را به "با بهترین ها" بودن ترجیح داد...


افتاد و ندای پاییز را در گوش زمین زمزمه کرد...

زمین آغوش گشود و آماده پذیرش برگ ها شد...

برگ ها یکی پس از دیگری... سقوط کردند... روز ها گذشت... زمین خسته شد از گذشت زمان...

وقتش بود که چشم ببندد... آغوشش را بست... تا به خیال خودش، شروع زمستان را استراحت کند تا نوای بهار فرا رسد...


 تقصیر آن برگ بود که افتاد...


آبان به پایان رسید و آذر شروع شد... بهترین ها هنوز پا بر روی زمین نگذاشته اند...

حال نوبت آنان است... که نه یکی پس دیگری... بلکه گروهی بعد از گروهی بدن خفته زمین را لمس کنند... 

اما... زمین به عمق خواب خویش فرو رفته... و عمق زیبای پاییز را نمیبیند... دلم سوخت برای زمین...


تقصیر آن برگ بود که افتاد...


تازه پاییز آمد و بدون زمین، بر زمین نشست... 

پاییز نه مهر است و نه آبان... پاییز آذر است... پاییز فصل نیست... پاییز آذر است... پاییز ماه است... ماهی که قبلش زمستان است و بعدش زمستان... آذر است...


حق دارند برگ های پاییزی... که خود را تافته جدا بافته می بینند... دلم سوخت برای زمین...بغض، فشارش را بر گلویم افزوده است... خوش به حال آسمان... که بر پهنای صورت میگرید و سبک می کند خود را... و افسوس برای زمین... 


تقصیر آن برگ بود که افتاد...


انبوهی از برگ ها بر روی زمین افتاده است... زمین... بیدار نمیشوی؟ عشقت تو را صدا میزند... زمیــــن... 

خواب غفلت است یا خواب زمستانی؟ 

دیگر از زمین هیچ چیز پیدا نیست... همه جا را برگ های پاییز فراگرفته اند... قطره ای میچکد از آسمان... یک برگ خیس می شود... زمین همچنان خشک است... رگبار شروع میشود... زمین همچنان خشک است... چه میکنید برگ ها... کنار بروید که آسمان عشقش را بارانی کند... 


صبر کن... آسمان؟ .....  برگ؟ ....


حواسم محو به زمین بود... ندیدم عشق جدید آسمان را... که برگ های پاییز است... که خود پاییز است...

زمین... دیگر بیدار نشو... فصل تو پاییز نبود... فصل تو بهار است... فصل تو فروردین است... 

صبر کن... بخواب... تا زمانی که نسیم بهار فروردین را بر صورتت حس کنی... بعد چشم خواهی گشود... دیگر خبری از برگ های زرد نیست... همه جا سفید و سبز است... 

صبر کن زمین... بخواب...


تقصیر آن برگ بود که افتاد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد